چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران

چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران
چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران

مرداد ۰۳، ۱۳۹۱

حوادث جالب ترمی شوند


پژواگ-دوشنبه -تاجیکستان
رفقای گرامی

بدلیل اهمیت موضوع برای رفقادرسازمان مخفی ایران،بخش انتشاراتی سچفخااین موضوع رادراسرع وقت به اطلاع می رساندازامروزصبح به وقت ایران،تانگارش ودرج این مطلب،ودرحضوررفیق بیژن مسئول سازمان مخفی ورفقا:شاهین-کاوه-(من-پژواگ)-درتاجیکستان،



مشاجره ای بس شدیدمابین رفقاالبرزوبهمن درآمریکاورفیق سعید(عضوکمیتهُ مرکزی درتهران)بوجودآمده است

درگیری های(فعلاًبخوانیدانتقادی)رفیق سعیدبارفیق البرزباارسال این متن
___________________
آش نخورده ودهانِ سوخته
نتیجهُ دست پُختِ شورِکمیتهُ خارج ازکشوردرراستای ارتباط باجریانات ونیروهای سیاسی
براستی مسئول کمیتهُ خارج ازکشورسازمان چه پاسخِ روشنی دراین گونه مواردداردکه بدهد
__________________

توسط رفیق سعیددر۱۸ژوئیه آغازومتاسفانه باورودرفقا:بهمن-شاهین ورفیق کاوه وامروزنیزباورودرفیق پویان،موضوع بس جنجال برانگیزدربین رفقاوامروزبادریافت این پیام ودرج آن درسایت

_____________________
سعید-تهران
مسئولین سایت بایددرمقابل حوادثی چون اینگونه گروههای مجهول وخطرناک،واقع بین وحقایق راعنوان کنند،حقایق رابگوئید،طفره رفتن،به ضررسازمان ورفقادرداخل کشورتمام خواهدشداین افرادچه کسانی هستندکه سازمان مابخواهدباآنهاارتباط داشته باشد؟دروغ وفریبکاری ازسرتاپای این افرادِتازه به دوران رسیده می بارد؟وسکوتِ(مرگبارِ)شمارفقادرسرپوشی حقایق،بیشترآنان رامحق می سازدکه دروغ بگویند

لطفاًهمهُ حقایق رابرای مردم,امروزروشن کنیدکه فردادیرخواهدشد
_____________________

متاسفانه به مشاجرهُ شدیدبین رفیق البرزورفیق سعیدمنجرشد

رفیق سعیدباارسال گزارشی طولانی ومفصل،بابیان بعضی حوادثِ رخ داده شده درژانویهُ ۲۰۰۷ وپس ازآن که منجربه ناپدیدشدن فردی بنام فتح الله منوچهری(فرودفولادوند)بنیانگذارانجمن پادشاهی ایران
 وسپس تماس وارتباط تلفنی ومصاحبهُ مسئول .ک.خ.ا.ک بارسانهُ خبری تندرشد،مسئول کمیته خارج رادخالت بی مسئولانه دراموردیگرنیروهاوحتی باعث تخریب جایگاه سازمان مخفی ایران درشرایط سه سال گذشتهُ جامعهُ ایران دانسته ودوساعت قبل(قبل ازنگارشِ این مطالب)،رفیق البرزبابرخوردِشدیدِلحنی درپاسخ به رفیق سعیداعلام کردندکه
______________________

توکه ازهیچ چیزخبرنداری،پس ببنددهان گَندِاکثریتی یت راواِلاخودم محکم دهانت رامی بندم...توکه توماجرانبودی بهتره اصلاًحرف نزنی وسکوت کن،توفقط تماشاچی باش...توچه می دانی که تواین مدت چی گذشته

_____________________

 ووو....مابقی داستان

پس ازاین مشاجره ازطرف رفیق سعیدگزارشی مفصل وطولانی رادریافت کردیم که پس ازتدوین یک سری مسایل وبادرنظرگرفتن مراحل امنیتی آن رادرسایت درج خواهیم کرداهمیت این گزارش دراین نهفته است که رفیق سعیددرحین گفتگوی مستقیم تلفنی بین رفقا:بیژن-سعید-البرزوبهمن،دربخش تبلیغاتی سچفخااعلام کرده اند

_____________________

:رفیق سعید
رفیق بیژن...من قصدتخریبِ شخصیت البرزراندارم امامتاسفم که بارفتارهای غیرتشکیلاتی وخطرناکش بارهاوبارهاکمیته مرکزی رابامشکل مواجه ساخته
.........................
یانمی دونه داره چکارمی کنه یاقصدوهدفِ مشخصی داره....من بارهابه البرزگفتم:آخه رفیق من...بچه های چریکهاکجاواین نیروهای بی پایه وبی اساس کجا?...اصلاًچه نسبتی باهم دارن?...هرچه به گفته های اونهاگوش میدم می بینم هیچ بارسیاسی درگفته هاشون نیست که بمونه...این گروه مثل ابزاریه که حکومت ازاونهادرجهتِ منافع تبلیغاتی خودش استفاده می کنه....اینهادارن عین بچه غُرغُروها...استاداستادمی کنن...ازالبرزمی پرسم:مگه این بیسوادهانمی دونن یاخبرندارن چه بلائی سراستادشون اومده...اونهم باآن فیلم بازیهاورُل بازیهای سینمائی شون...یامثل هنرپیشه های ناشی خودشون روبه نادانی می زنن...?..می پرسم:این افرادمسخره وبذله گومثل اینکه ملّت راهالوواحمق فرض کرده ان وشمابه نمایندگی ازسازمان باآنهاارتباط دارین واینجوری حتی باعث تخریب چهره سازمان شدید...
____________________
ودرست درهمین هنگام رفیق البرزباخشم ولحن شدیدپاسخ داد
___________________
  سعیدجان توکه ازهیچ چیزخبرنداری خواهشاًدهانِ گَندِاکثریتی
توببندواِلاخودم محکم دهانت رامی بندم......
خواهشاًدیگه حرف نزن...سکوت کن وتماشاچی باش

------------------------
دراسرع وقت مابقی ماجرادرسایت درج خواهدشدامااعلام بعضی مطالب پیشاپیش لازم وضروری ست

_______________

 طبق گزارش ارسالی توسط رفیق سعید

یکی ازرفقادردرهمان زمان ازترکیه بلافاصله  به کمیته مرکزی خبرادکه:

..استاداستادکه می گن فرودفولادوند...این استادتوی خاک ترکیه توسط مامورین نفوذی حکومت وباکمک پلیس مخفی ترکیه دستگیروپس ازضرب وشتم شدیدوبیهوش کردن فرودفولادوندداخلِ گونی وپشت صندوق ماشین پلیس انداخته وبه مکان نامعلومی انتقال داده شدکه....
طبق شنیده ها:...فردی به نام(بهرام)هم به کمک مامورین آمده وفرودفولادونددرحین ضرب وشتم گفته بود
...بهرام توهم...توهم جاسوس بودی...
وبهرام درجواب می گوید:
...برومادرجنده...مادرخیلی هامثل توروقبلاًگائیدم...اون خواهرت راهم ازخودلندن میارم جلوی چشات

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر